جای خالی شهید آوینی در جنگ روایت ها مشهود است
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۸۸۳۱۵
حجت الاسلام ولایتی: انقلاب اسلامى که در ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ در ایران به رهبرى امام خمینى(ره) طلوع کرد و دستاوردهاى ارزشمندی به ارمغان آورد و با ظهور انقلاب پنجره تازه ای به روی مردم و تاریخ این سرزمین بزرگ گشوده شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام علی اصغر ولایتی کارشناس فرهنگی گفت: انقلاب اسلامى که در سپیده دم 22 بهمن ماه سال پنجاه و هفت در ایران به رهبرى فقیه بصیر حضرت امام خمینى(ره) طلوع کرد و دستاوردهاى ارزشمندی به ارمغان آورد و با ظهور انقلاب پنجره تازه ای به روی مردم و تاریخ این سرزمین بزرگ گشوده شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: کشف و پرورش انسانهای مومن و بزرگ از دستاوردهای انقلاب اسلامی بوده و است، انسان هایی که وجودشان مملو از غیرت ایمانی و ایرانی و شاگردان امام عزیزند و با آبرو، جان و خونشان برای اسلام حماسه ساز شدند مثل شهدای بزرگی چون آوینی، همت، باکری، باقری، کاظمی، هاشمی و سلیمانی که به قهرمان های مردم نیز تبدیل شدند.
ولایتی افزود: در بین این الگوهای شاخص شهید آوینی را می توان به عنوان نمونه مثال زد که انسان مهذبی بوده و با نور انقلاب متحول شده و خط فکری و آثارش بر فرهنگ و هنر کشور تاثیر مهمی داشته است که هم شیوه جدیدی را معرفی کرد و توانست آثار ماندگار هنری را خلق کند، شیوه ای که چراغ راه هنرمندان بوده و هست.
وی ادامه داد: ما که هم عصر شهید نبودیم اما شیفته هنر و قلم اش شدیم طوری که انگار با او زندگی کردیم و مخاطب اش هستیم و باید گفت این معلم بصیر با زبان هنر متعالی توانست راه و مرام انقلاب و مردم و سیره شهدا را به شایستگی به تصویر بکشد و بدون تظاهر و هیچگونه کم و زیادی رشادت ها و شهادت ها را معرفی کند.
ولایتی گفت: به گفته دوستان شهید،او هنرمندی مردمی بود که ضمن تاکید بر وفاق ،آرام و خندان اما صریح و شجاع بود و تلاش کرد تمام قد در مقابل هنرغربی ایستادگی و مقاومت کند، و از نفوذ سینمای غربی در هنر ایران جلوگیری کرد.
ضروریت الگوگیری هنرمندان از تقابل شهید «آوینی» با فرهنگ غربیاین کارشناس فرهنگی معتقد است شهید آوینی موفق شد نسل جدیدی از هنرمندان متعهد را تربیت کند چون او برای هنر خود رسالت بزرگی قائل بود و مسئولیت های فرهنگی و اجتماعی خود را متعهدانه و مسوولانه انجام داد و تلاش کرد جوانان تشنه حقیقت و حتی سرگشته را با امید و تغذیه فرهنگی و هنری ناب سیراب کند.
وی شهید آوینی را نماد تحول هنری و فرهنگی معرفی می کند و می گوید به نظرم شهید آوینی منادی تحول بود و معتقد بود جهان در آستانه تحول است و این تحول برخلاف باور غربی ها تحول معنوی است نه تحول مادی و این تحول قلبها و ذهنها را متوجه خدا می کند و باید برای این موضوع مهم تلاش و فداکاری کرد.
ولایتی در ادامه به مجاهدت های شهید سید مرتضی آوینی اشاره کرد و افزود: آثار شهید آوینی هم دینی و هم مملو از معنویت و خلوص است و صدای دلنشین و بیدارگرش تشنگان را سیراب و قلب های زنگار گرفته و انسان های در غفلت فرو رفته را زنده می کند چون آثار این شهید عزیز و هنرش در خدمت دین، انسان و ارزشهاست.
وی در ادامه گفت: شنیده ایم که شهید آوینی اهل کار و تلاش و عمل به هنگام بود و بارها به دل خطر رفت ولی هرگز هنر و باورهای متعالی را فدای خودش نکرد و اگر به رضایت خداوند در کاری می رسیده به آن عمل می کرده و این اهل عمل بودن و کار برای خدا کردن و خدا باوری موجب جذابیت بالای هنر و قلم او در بین نسل ها شده است و برکت دارد و حتی آقا شهید آوینی را یک الگوی موفق فرهنگی و هنری معرفی می کنند و می فرمایند باید از این الگوها تقدیر کرد و نامشان را گرامی داشت.
ولایتی به جای خالی شهید آوینی در این عصر اشاره کرد و افزود: امروز و در این جنگ روایت ها جای شهید آوینی خالی است هم برای روایت پیروزی هایی که جبهه حق و مقاومت به دست آورده هم برای روایت مظلومیت هایی که متوجه اسلام و امت اسلامی و حتی آزادگان جهان است. یقینا امروز همسنگران و شاگردان سید شهیدان اهل قلم مجاهدت می کنند اما اگر خود سید بود مثل جریان سازی حاج قاسم در منطقه وحتی جهان، راویان فتح نیز در جهان جریان سازی بیشتری می کرد و کاروانهای هنر حقیقت به راه می افتادند و تشنگان حقیقت و مغزهای متحیر و سرگردان را با روشنگری و بصیرت سیراب می کردند.
وی در پایان به فرمایش مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: آقا شهید آوینی را مجاهد عظیم معرفی کرده و می فرمایند: «من این را میخواهم عرض بکنم که این یک مطالبهی جدّی و یک آرزو است، انشاءالله این آرزو برآورده بشود کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی جهاد عظیم و عمومی[دردوران کرونا] را روایت کنند، همچنان که شهید آوینی با آن بیان شیرین و زیبا و اثرگذارِ خودش توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار بکند. کاش کسانی بتوانند این کار را بکنند».
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: دفاع مقدس شهید آوینی امام خمینی ره دفاع مقدس شهید آوینی امام خمینی ره شهید آوینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۸۸۳۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازهای نقاشی مرگ سقراط
افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت میکند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمهای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش میگوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم منرا در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و مینوشد. مایع زهرآگین بهسرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بیحرکت مانده و او مرگ را پذیرا میشود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.
به گزارش ایرنا، پرسشهای سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزشها در اخلاق یونانیان فرامیخواند. او بخاطر این پنداشتها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جامزهر. سقراط بیمناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق میکردند، بهشدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بارها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانیترین آنها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتیمتری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایشآمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره میکند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدینسان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمیایستد؛ ترجیح میدهد بمیرد، اما از باورها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر میبرند.
افلاطون، شاخصترین آنها، غمزده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشتبه صحنه وقوع تراژدی را انتظار میکشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از اینکار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنهپردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی میپندارد.
ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشاییاش روایتهای تاریخی را با فلسفه روشنگری در میآمیخت تا متفکرانهترین نمونههای نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهامبخش بود. شاگردان وی، بعدها از سبک کلاسیک و روایتهای سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایهدار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارتهای اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره میگرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.
نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بیعدالتی، پیامآور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نمادهای شجاعت و ایثار خلق کرد. او سالهای پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطتها برای بازگشت او به فرانسه بهثمر ننشست تا اینکه در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از اینکار امتناع ورزید.